دیکشنری
داستان آبیدیک
radio activity
ɹe͡idio æktɪvɪti
فارسی
1
عمومی
::
خاصیت جسمی كه ازخودپرتومجهول بیرون دهد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RADIATIVE ENERGY
RADIATOR
RADIATOR FRONTAL AREA
RADICAL
RADICAL SIGN
RADICALISM
RADICALIZATION
RADICALLY
RADICALLY DIFFERENT
RADICAND
RADICATE
RADICLE
RADICULAR
RADIO
RADIO ACTIVE LOG
RADIO ACTIVITY
RADIO ASTRONOMY
RADIO CARPAL
RADIO DIRECTION FINDING
RADIO FERQUENCY
RADIO FREQUENCY
RADIO FREQUENCY IDENTIFICATION
RADIO FREQUENCY INTEGRATED CIRCUITS
RADIO LINK
RADIO SPECTRUM
RADIO TELESCOPE
RADIO ULNAR
RADIO WAVE
RADIOACTIVE
RADIOACTIVE CONTAMINATION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید